داشتم از سرکار برمیگشتم که دیدم یه طرف میدون اصلی شهر کلی شلوغ شده. رفتم نزدیک و دیدم چند تا مامور مرد گیر دادن به ظاهر یه خانم تقریبا مسن و میخوان سوار ماشینش کنن. زنه هم سوار نمیشد. بعد از کمی کلنجار رفتن مامورای مرد یه اشاره زدن یهو دیدیم از تو ماشین گشت ارشاد دو تا مامور زن اومدن و حمله کردن به اون خانم... کشون کشون داشتن میبردنش که دیگه مردم شروع کردن به داد زدن که ولش کن ولش کن... بالاخره هر طوری بود تونستن اون خانم رو از دست مامورا نجات بدن. صحنه جالب این بود که دو تا مامور زن با دو تا مامور مرد تو حلقه جمعیت گیر افتاده بودن. مردمم بعد از آزاد کردن اون خانم ترسشون ریخته بود و شعار میدادن مرگ بر دیکتاتور و نیروی انتظامی خجالت خجالت و .... رنگ از روی این مامورا پریده بود. مخصوصا مامورای زن که از ترس داشتن میلرزیدن. بعد از چند دقیقه گارد ویژه ها سر رسیدن و شروع کردن به زدن مردم و درگیری شدیدی شد. واقعا امیدوار شدم. فکر نمیکردم تو شهر کوچیک ما هم از این اتفاقات بیفته. خیلی از مردم فقط دنبال یه جرقه هستن.
Sunday, May 2, 2010
درگیری مردم با گشت ارشاد
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment